شب برام قصهٔ سیاوش را میگفتی و من خوابم میبرد. اما قصهٔ «لیلی» را نگفتی. قصهٔ زندان را هم تعریف نکردی. میترسیدی تحمل نکنم؟ از این یار همبندت محمود هم چیزی نگفتی. تو نمیگفتی یا من اجازه نمیدادم بگویی؟ مستانه میگفت آنقدر برای محمود از «لیلی» گفته بودی که وقتی از زندان آزاد شده، پیش خانمجان برنگشته. یکراست رفته دنبال «لیلی». برای من چرا نگفتی؟ شاید میترسیدی حسادت ک
شب برام قصهٔ سیاوش را میگفتی و من خوابم میبرد. اما قصهٔ «لیلی» را نگفتی. قصهٔ زندان را هم تعریف نکردی. میترسیدی تحمل نکنم؟ از این یار همبندت محمود هم چیزی نگفتی. تو نمیگفتی یا من اجازه نمیدادم بگویی؟ مستانه میگفت آنقدر برای محمود از «لیلی» گفته بودی که وقتی از زندان آزاد شده، پیش خانمجان برنگشته. یکراست رفته دنبال «لیلی». برای من چرا نگفتی؟ شاید میترسیدی حسادت کنم و با «لیلی» تو در بیفتم؟ ولی علی، خودت قضاوت کن. من آدم مطمئنتری بودم یا محمود برای از «لیلی» گفتن؟
برای خرید نسخه چاپی کتاب
انگار گفته بودی لیلی
با تخفیف ویژه
اینجا
کلیک کنید.
برنده ی جایزه ی بهترین رمان اول سال 1380 از بنیاد گلشیری
به دلیل رعایت حقوق ناشر امکان دانلود pdf کتاب انگار گفته بودی لیلی وجود ندارد.
ارسال رایگان کتاب برای خرید اینترنتی کتاب طبق طرح های سایت ایران کتاب انجام میشود.
خوبچی - khoobchi - khoobchi.com - خوب چی