کتاب ژوئیسانس فلسفی آنتون چخوف

گویند زبان فاشیست است، اما چخوف با فراست و هوشمندی حیرت‌آوری بهره‌گیری از همین عناصر را بر عهده گرفته است و رخدادها و پیچ‌خوردگی‌هایی سترگ و تفکربرانگیز و نغمه‌هایی ناشناخته و تجربه‌هایی تروماتیک خلق می‌کند. ما نمی‌توانیم قواعد تحمیلی زبانی و واژگانی را در هم شکنیم، ولی می‌توانیم، در همین زمین بازی، رویداد و واقعیت خلق کنیم؛ رویداد به‌مثابهٔ آنچه زبان توصیف و یا تبیین می‌ک گویند زبان فاشیست است، اما چخوف با فراست و هوشمندی حیرت‌آوری بهره‌گیری از همین عناصر را بر عهده گرفته است و رخدادها و پیچ‌خوردگی‌هایی سترگ و تفکربرانگیز و نغمه‌هایی ناشناخته و تجربه‌هایی تروماتیک خلق می‌کند. ما نمی‌توانیم قواعد تحمیلی زبانی و واژگانی را در هم شکنیم، ولی می‌توانیم، در همین زمین بازی، رویداد و واقعیت خلق کنیم؛ رویداد به‌مثابهٔ آنچه زبان توصیف و یا تبیین می‌کند، بنابراین، می‌توان درباره‌اش اندیشید و سخن گفت. با همین ترکیب حروف و اتحاد واژگانی است که معناهایی نوین و پُرتنش کشف می‌شوند و ما را به سیاحت و ادراک می‌خوانند، اما لازم است اشاره‌ای به تاریخچهٔ شخصی و شبکه‌های ارتباطی چخوف نیز داشته باشیم، زیرا این زبان و بیان و قواعد و ترکیب و اتحاد و زنجیره و فراشد واژگانی و ایهام‌ها و ایجازها و ایماژها و استثناها و تعابیر و قاموس نه در خلأ که در بستر خاص او شکل گرفته است و چه‌بسا ادراکات او و در کل انسان برگرفته از گفتمان دال‌ها و دیگری‌ها است؛ دیگری به‌مثابهٔ زبان، دیگری به‌مثابهٔ شیء، دیگری به‌مثابهٔ بدن، دیگری به‌مثابهٔ ژوئیسانس (یعنی لذتی که به حس از پای درآمدن منتهی می‌شود، اما منبع شیفتگی را نیز فراهم می‌کند)، دیگری به‌مثابهٔ میل و… برگرفته از اهداف و اشتیاق و فانتزی‌های دیگری‌هایی است که ما در آن میانه خود نیز دیگری هستیم.