سحر که هر چند لحظه یک بار حلیم را هم می زد، چهار نوبت هم زدن حلیم را به تعویق انداخت و خیره به حباب هایی که روی سطح حلیم می ترکید نگاه کرد و فکر کرد که یک ساعت پیش دقیقا به چه چیزی فکر می کرده است. پسر بلند شد و چند قدم در حیاط راه رفت و برگشت و برای بار دوم دوباره چند قدم به سمت در حیاط رفت و سرش را بالا گرفت تا طبقه ی بالا را ببیند، ولی فایده ای نداشت. همان جا ایستاد. به
سحر که هر چند لحظه یک بار حلیم را هم می زد، چهار نوبت هم زدن حلیم را به تعویق انداخت و خیره به حباب هایی که روی سطح حلیم می ترکید نگاه کرد و فکر کرد که یک ساعت پیش دقیقا به چه چیزی فکر می کرده است. پسر بلند شد و چند قدم در حیاط راه رفت و برگشت و برای بار دوم دوباره چند قدم به سمت در حیاط رفت و سرش را بالا گرفت تا طبقه ی بالا را ببیند، ولی فایده ای نداشت. همان جا ایستاد. به دیوار تکیه داد و به سروصدای بیرون گوش داد. آهنگ ضربه های طبل فقط شنیده می شد و صدای نوحه خوان به طور کامل محو بود، با این حال، باعت می شد حوصله اش سر نرود.حتما به این فکر می کرد که جوان بی ته ریش کی می آید و کی وقت دیدن سی.دی ها خواهد شد
برای خرید نسخه چاپی کتاب
تهرانی ها
با تخفیف ویژه
اینجا
کلیک کنید.
به دلیل رعایت حقوق ناشر امکان دانلود pdf کتاب تهرانی ها وجود ندارد.
ارسال رایگان کتاب برای خرید اینترنتی کتاب طبق طرح های سایت ایران کتاب انجام میشود.
خوبچی - khoobchi - khoobchi.com - خوب چی