بهترین ها همه در یک جا
جایی آن سوی لبهی دنیا کتابخانهای هست با تعداد بیشماری کتاب، که هر کدام قصهی یک زندگی را روایت میکنند. یکی قصهی زندگیات به همین شکل کنونیاش است و دیگری قصهی زندگیات با این فرض که زمانی در جایی انتخاب متفاوتی کرده باشی. همهمان همیشه در این فکریم که شاید زندگیمان میتوانست متفاوت باشد، اما اگر شانس این را داشته باشی که به این کتابخانه بروی و خودت تمام زندگیهای دی جایی آن سوی لبهی دنیا کتابخانهای هست با تعداد بیشماری کتاب، که هر کدام قصهی یک زندگی را روایت میکنند. یکی قصهی زندگیات به همین شکل کنونیاش است و دیگری قصهی زندگیات با این فرض که زمانی در جایی انتخاب متفاوتی کرده باشی. همهمان همیشه در این فکریم که شاید زندگیمان میتوانست متفاوت باشد، اما اگر شانس این را داشته باشی که به این کتابخانه بروی و خودت تمام زندگیهای دیگرت را ببینی چه؟ امکان دارد هر کدام از این زندگیها بهتر از زندگی کنونیات باشند؟در رمان جدید و مسحورکنندهی مت هیگ به نام کتابخانهی نیمهشب، دقیقا همین پرسش برای نورا سید پیش میآید. نورا این انتخاب را دارد که زندگیاش را با زندگی جدیدی عوض کند، مسیر شغلی جدیدی را پیش بگیرد، روابط شکستخوردهی سابقش را ترمیم بخشد و طبق رویای کودکیاش، یخچالشناس بشود. اما همچنین باید حین سفر در دل کتابخانهی نیمهشب، به درون خودش نگاهی بیندازد و آنچه واقعا به زندگی معنا و ارزش میبخشد، پیدا کند.