بهترین ها همه در یک جا
جکسون در خانوادهای چهار نفره زندگی میکند. پدر او بیمار شد و کارش را از دست داد. مادر جکسون به عنوان پیش خدمت در رستورانهای مختلف مشغول به کار است، اما زندگی برایشان خیلی سخت میگذرد و از نظر مالی تحت فشار هستند. تا الان یک بار مجبور شدهاند که همهٔ دار و ندار خود را بفروشند و برای مدتی در ماشین خود زندگی کنند.بعد از چند سال دوباره با مشکل مواجه شدهاند و احتمال اینکه دو جکسون در خانوادهای چهار نفره زندگی میکند. پدر او بیمار شد و کارش را از دست داد. مادر جکسون به عنوان پیش خدمت در رستورانهای مختلف مشغول به کار است، اما زندگی برایشان خیلی سخت میگذرد و از نظر مالی تحت فشار هستند. تا الان یک بار مجبور شدهاند که همهٔ دار و ندار خود را بفروشند و برای مدتی در ماشین خود زندگی کنند.بعد از چند سال دوباره با مشکل مواجه شدهاند و احتمال اینکه دوباره مجبور شوند در ماشین زندگی کنند، خیلی زیاد است. جکسون که خود را فردی منطقی میداند سعی میکند برای خانوادهاش دردسر درست نکند، اما حضور دوست خیالیاش کرنشا چارچوب ذهنیاش را به هم میزند. کرنشا که گربهای بسیار گنده است، اولین بار که خانواده جکسون بیخانمان شد، به کمک جکسون آمد تا بتواند مشکلاتش را راحتتر پذیرفته و آنها را حل کند. این بار نیز به سراغ جکسون آمده است و حضورش ماجراهایی را در پی دارد.