چهار هماتاق هر کدام روی تخت خود نشسته بودند و پرتقالها را به طرف هم پرت میکردند. خانم مدبری با عصایش پرتقالها را به طرف دیگران میفرستاد و آنها با پایشان پس میفرستادند؛زنها از اتاقهای دیگر جمع شده بودند کنار در و هر کدام کسی را تشویق میکردند و دست میزدند. بیشتر طرفدار خانم مدبری بودند؛خانم صراف میگفت: «شما هم بیایید. داریم برای سنگ زدن به شیطان تمرین میکنیم.»؛
چهار هماتاق هر کدام روی تخت خود نشسته بودند و پرتقالها را به طرف هم پرت میکردند. خانم مدبری با عصایش پرتقالها را به طرف دیگران میفرستاد و آنها با پایشان پس میفرستادند؛زنها از اتاقهای دیگر جمع شده بودند کنار در و هر کدام کسی را تشویق میکردند و دست میزدند. بیشتر طرفدار خانم مدبری بودند؛خانم صراف میگفت: «شما هم بیایید. داریم برای سنگ زدن به شیطان تمرین میکنیم.»؛«ایواللّه خانم مدبری!؛»عزیزجان کوتاه نمیآمد؛یکی در راهرو میگوید: «پیرزنها با هزار سختی و مرارت اعمالشان را به کمک دیگران به جا میآورند و وقت برگشتن به همه پز میدهند که چطور زیارت کردند.»؛دیگری میگوید: «اعتمادبهنفس بالاست.»؛«جانشان هم دربیاید دست از لاف زدن برنمیدارند؛»
برای خرید نسخه چاپی کتاب
با عزیزجان در عزیزیه
با تخفیف ویژه
اینجا
کلیک کنید.
به دلیل رعایت حقوق ناشر امکان دانلود pdf کتاب با عزیزجان در عزیزیه وجود ندارد.
ارسال رایگان کتاب برای خرید اینترنتی کتاب طبق طرح های سایت ایران کتاب انجام میشود.
خوبچی - khoobchi - khoobchi.com - خوب چی