پسر بالا را نگاه کرد و به آرامی بلند شد و استخوان را به مادر داد و پرسید: «این بچه این رو از کجا پیدا کرده؟» مادر گفت: «چی رو؟» «این استخوان رو؛ این استخوان رو از کجا پیدا کرده؟» مادر گفت: «استخوان؟» وقتی بچه دوباره استخوان را دید آرام شد و در حالی که چشمهایش از شدت تمرکز چپ شده بود و از دهان بازش آب بیشتری میچکید، دستانش را برای گرفتن استخوان دراز کرد. دختربچه استخوان ر
پسر بالا را نگاه کرد و به آرامی بلند شد و استخوان را به مادر داد و پرسید: «این بچه این رو از کجا پیدا کرده؟» مادر گفت: «چی رو؟» «این استخوان رو؛ این استخوان رو از کجا پیدا کرده؟» مادر گفت: «استخوان؟» وقتی بچه دوباره استخوان را دید آرام شد و در حالی که چشمهایش از شدت تمرکز چپ شده بود و از دهان بازش آب بیشتری میچکید، دستانش را برای گرفتن استخوان دراز کرد. دختربچه استخوان را قاپ زد و آن را در دستانش بررسی کرد. پسر گفت: «فکر میکنم این استخوان آدم باشه.»
برای خرید نسخه چاپی کتاب
سکوت قبرستان
با تخفیف ویژه
اینجا
کلیک کنید.
به دلیل رعایت حقوق ناشر امکان دانلود pdf کتاب سکوت قبرستان وجود ندارد.
ارسال رایگان کتاب برای خرید اینترنتی کتاب طبق طرح های سایت ایران کتاب انجام میشود.
خوبچی - khoobchi - khoobchi.com - خوب چی