کتاب سندروم ژولیت
نویسنده:
ضحی کاظمی
معرفی کتاب سندروم ژولیت
شهریار، کاراگاه دایره ی جنایی پلیس، در پی مختوم کردن پرونده ی خودکشی دختری به نام نیلوفر و پسری که هم زمان در آپارتمان او اوردوز کرده، به حقایقی می رسد که او را ناخواسته از مسیر حل پرونده، منحرف می کند. شهریار به دنبال سرنخ های زندگی و مرگ نیلوفر، به سطوح ناشناخته ای از شهر پا می گذارد و ...
در بخشی از کتاب آمده است:
" شهریار دم و بازدمش را با گامهای تند و بلندی که روی جادهی خاکی کم عرض برمی داشت، تنظیم کرده بود. کوهپیمایی را برای همین دوست داشت. برای این که در سکوت محض کوهپایه های دربند، فقط صدای نفس خود را می شنید و قلبش را احساس می کرد که در حین ضربان، به قفسه ی سینه اش می کوبید و خون مملو از اکسیژن و آدرنالین را به اندام هایش پمپاژ می کرد. هر هفته، تنها روز تعطیلش را به همین شکل آغاز می کرد. زمستان ها، آفتاب نزده خودش را به میدان کوهنورد می رساند و بهار و تابستان آلارم وی دی را برای پنج صبح تنظیم می کرد. صبح زود راه افتاده بود و بی آن که توقف کند، بی اعتنا به سه قهوه خانه ی خلوت باقی مانده از دوران پیش از سال شم، تا آبشارهای دوقلو بالا آمده بود. کمی آب از قمقه اش نوشیده و با سرعت برگشته بود. کم کم به محدوده ی تمدن نزدیک میشد، حوالی قهوه خانه ها که هر از گاهی چند کوهنورد دیگر را آنجا می دید. از ظاهرشان معلوم بود از افراد شرق تهران هستند یا زنان جوانی که برای آمادگی جسمانی پیش از بارداری به ورزش رو آورده اند. هیچ وقت با کسی هم کلام نمی شد، نه حوصله ی آنها را داشت و نه حوصله ی قهوه خانه ها را نمی فهمید نمایش فیلم های باقی مانده از دوران پیش از شم روی صفحه های بزرگ قهوه خانه چه لطفی دارد، فیلم هایی که سعی داشتند افتخارات گذشته را به رخ بکشند و به خیال خود شکوه آن زمان را به نمایش بگذارند تصاویر قهوه خانه های پررونق از دویست سال پیش که قدم به قدم دو طرف جادهی کوه را می پوشاندند و جمعیت زیاد کوهپیمایان که این ورزش لذت بخش را به راهپیمایی شلوغی تبدیل می کردند."
در بخشی از کتاب آمده است:
" شهریار دم و بازدمش را با گامهای تند و بلندی که روی جادهی خاکی کم عرض برمی داشت، تنظیم کرده بود. کوهپیمایی را برای همین دوست داشت. برای این که در سکوت محض کوهپایه های دربند، فقط صدای نفس خود را می شنید و قلبش را احساس می کرد که در حین ضربان، به قفسه ی سینه اش می کوبید و خون مملو از اکسیژن و آدرنالین را به اندام هایش پمپاژ می کرد. هر هفته، تنها روز تعطیلش را به همین شکل آغاز می کرد. زمستان ها، آفتاب نزده خودش را به میدان کوهنورد می رساند و بهار و تابستان آلارم وی دی را برای پنج صبح تنظیم می کرد. صبح زود راه افتاده بود و بی آن که توقف کند، بی اعتنا به سه قهوه خانه ی خلوت باقی مانده از دوران پیش از سال شم، تا آبشارهای دوقلو بالا آمده بود. کمی آب از قمقه اش نوشیده و با سرعت برگشته بود. کم کم به محدوده ی تمدن نزدیک میشد، حوالی قهوه خانه ها که هر از گاهی چند کوهنورد دیگر را آنجا می دید. از ظاهرشان معلوم بود از افراد شرق تهران هستند یا زنان جوانی که برای آمادگی جسمانی پیش از بارداری به ورزش رو آورده اند. هیچ وقت با کسی هم کلام نمی شد، نه حوصله ی آنها را داشت و نه حوصله ی قهوه خانه ها را نمی فهمید نمایش فیلم های باقی مانده از دوران پیش از شم روی صفحه های بزرگ قهوه خانه چه لطفی دارد، فیلم هایی که سعی داشتند افتخارات گذشته را به رخ بکشند و به خیال خود شکوه آن زمان را به نمایش بگذارند تصاویر قهوه خانه های پررونق از دویست سال پیش که قدم به قدم دو طرف جادهی کوه را می پوشاندند و جمعیت زیاد کوهپیمایان که این ورزش لذت بخش را به راهپیمایی شلوغی تبدیل می کردند."
درباره ضحی کاظمی
ضحی کاظمی، کارشناس مهندسی مواد و کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی است. در تهران متولد شده، ولی دوران راهنمایی و دبیرستانش را در لندن گذرانده و نزدیک ده سال که داستان می نویسد. بیشتر کتاب هایش برای بزرگسالان است، مثل اینجا کسی مرده؟ و سال درخت که به زبان انگلیسی هم ترجمه شده اند. آخرین رمان او کاج زدگی نام دارد که قرار است نشر چشمه آن را منتشر کند.رمان علمی -تخیلی سفیر شهر آدم نباتی ها اولین تجربه ی داستان نویسی او برای نوجوانان است که به عشق دختر کتاب دوستش آوین و نوجوانان دوست داشتنی کشورش نوشته است.
دسته بندی های کتاب سندروم ژولیت
مقالات مرتبط با کتاب سندروم ژولیت
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
ادامه مقالهکتابهای مرتبط با کتاب سندروم ژولیت
نظر کاربران در مورد "کتاب سندروم ژولیت"
14 نظر تا این لحظه ثبت شده است
14 نظر تا این لحظه ثبت شده است
یا خدا ، من این رو پارسال ۱۴۰ خریدم...
1403/08/01
|
توسطکاربر سایت
2
|
پاسخ ها
برای کتاب ۲۰۰ صفحه ای که حتی جلدشم گالینگور نیست، ۳۶۰ قیمت مناسبیه آیا؟
1403/03/01
|
توسطهدیه
5
|
پاسخ ها
ایده خیلی خفن بود و میشد خیلی بهتر نوشت ولی همین متن بنظر من بر خلاف نظر‌های دیگه خیلی جالب بود یه داستان حالت جنایی تخیلی که خیلی خفن بود بخصوص شخصیت شهریار و بنظرم از ۵ بهش ۴ میدم
1402/10/14
|
توسطکاربر سایت
0
|
پاسخ ها
سلام اگه کسی بخواد کتابش رو چاپ بکنه شما اینکارو هم انجام میدین؟
1402/10/07
|
توسطکاربر سایت
0
|
پاسخ ها
خب اینجوری بگم که من میخواستم خودمو پرت کنم پایین... همزاد پنداری عجیبی با کارکتر اصلی داستان داشتم و این فقط موقعی اتفاق میفته و میتونید درکش کنید که تجربه عاشق شدن رو داشته باشید:) موضوع داستان به شدت جذاب و جدید و خلاقانه بود و میشد در حد یه رمان طولانی‌ش کرد و بهش پرداخته بشه ولی خوب این کوتاهی‌ی چیزی از جذابیتش کم نکرد :)
1402/09/15
|
توسطمهدی - کاربر سایت
1
|
پاسخ ها
پرداخت قصه خیلی ضعیف اصلا جااب نبود
1402/05/12
|
توسطرویا - کاربر سایت
1
|
پاسخ ها
ضحی کاظمی خیلی ضعیفه تعلیق و کشش نداره
1402/05/12
|
توسطعلی - کاربر سایت
2
|
پاسخ ها
سلام این کتاب سانسور شده س؟یا بدون سانسوره
1402/03/21
|
توسطکاربر سایت
2
|
پاسخ ها
نویسندش ایرانیه
1402/04/08|توسطکاربر سایت
1
بدون سانسوره و ایرانیه
1402/04/11|توسطکاربر سایت
0
نه کاملا بدون سانسوره
1402/04/11|توسطمبینا باباعلی
0
در یک کلام کتابی به غایت تلخ!
1401/06/31
|
توسطImfarza
2
|
پاسخ ها
پادآرمانشهر این تلخی عادی باشد و من زیادی حساسم! داستان با خودکشی دختری به نام نیلوفر شروع می‌شود و پیگیری کارآگاه پلیسی به نام شهریار که مادرش صاحب یکی از همین شرکت‌های فروش عشق است! خودکشی و اعتیاد و خیلی از خلاف هایی که در غرب تهران برای اداره‌ی پلیس عادی شده و این قبیل پرونده‌ها معمولا زود مختومه می‌شوند. اما انگار این پرونده برای شهریار معمولی نیست و رازهای زیادی در پشت آن نهفته است ...
1401/06/31
|
توسطImfarza
2
|
پاسخ ها
کتاب جذاب و پلیسی ای هست که فکر نمی‌کنی نویسنده اش ایرانی باشه شروعش واقعا جذاب بود و داستان تو رو تا اخر میکشه و مجبورت میکنه تا آخرش بخونید از نظر من محدودیت سنی نداره ولی محدودیت شعور داره ممکنه درک و شعور یه فرد۱۲ ساله از یه فرد ۲۰ ساله بیشتر باشه خودتون خودتونو بسنجین
1401/02/17
|
توسطنگین - کاربر سایت
8
|
پاسخ ها
نویسنده اش ایرانیه
1401/06/25|توسطزینب سادات نقیبی
0
بنظرم پردازش داستان ضعیف بود.
1400/05/17
|
توسطکیمیا رضایی مقدم
10
|
پاسخ ها
سندروم ژولیت داستان و ایده جالبی داره اما افسوس که وقتی می‌شده بیشتر بهش پرداخت و بهترش کرد همونجا رها شده. با این حال هنوزم میشه ازش لذت برد. تم عاشقانه‌ش جالب بود برای من حداقل. و این که حتما به رده سنیش توجه کنین چون محتوای بزرگسالی داره واقعا!
1399/10/02
|
توسطمحمد مهدی قاسم پور
9
|
پاسخ ها
یه کتاب قشنگ با یه تم ملایم عاشقانه، دیستوپیای جذاب، جنایی خفن و کلیشه برعکس:) کتابی بود که خیلی به دلم نشست و به نظرم بخونینش واقعا... البته نوجوونا نخونن؛ خودمم بعد خوندنش به این نتیجه رسیدم که زود بود یکم👀
1399/09/19
|
توسطنجمه نیر - کاربر سایت
6
|
پاسخ ها
چرا ،
1400/04/21|توسطکاربر سایت
3
چند سالتونه؟
1401/02/30|توسطیلدا - کاربر سایت
1
برای ۱۷ ساله‌ها زوده؟
1401/02/31|توسطیلدا - کاربر سایت
5
سلام به نظر من شاید درک یه انسان ۱۳ ساله با یه انسان ۳۰ ساله فرق داشته باشه شاید درک یه انسان ۱۳ ساله از یه ۳۰ ساله بیشتر باشه و به نظر من محدودیت سنی نداره من خودم ۱۲ ساله و این کتاب رو دارم و میخونم و و کتاب قشنگی هست ژانر‌های جنایی پلیسی عاشقانه درام و اکشن و استراتژیک داره و به نظر من کتاب عالی هست و نقص هایی نداره که بقیع میگن البته نظر بقیه هم قابل احترام هست .
1403/12/19|توسطکاربر سایت
0
من خودم ۱۲ سالمه ولی این کتاب هیچ چیز به خصوصی برای سن‌های ما نداره که قابل درک و فهم نباشه .
1403/12/19|توسطکاربر سایت
0
